نظرخواهی

آیا ازعملکرد محمد بهرامی در توسعه شهرستان های بویراحمد، دنا و مارگون راضی هستید؟

تازه های سایت

پربیننده ها

8. مهر 1404 - 16:09
دکتر مسیح محمودی، از رزمندگان و تحلیل‌گران دفاع مقدس، در گفت‌وگویی تفصیلی با نگاهی عمیق به پشت‌پرده‌های جنگ تحمیلی، نقش‌آفرینی ملت امام‌حسینی، و مدیریت الهی حضرت امام خمینی (ره)، از حقیقتی پرده برمی‌دارد که فراتر از یک نبرد نظامی بود.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی چهار فصل : هفته دفاع مقدس، فرصتی است برای بازخوانی یکی از پرحادثه‌ترین و پرشکوه‌ترین فصل‌های تاریخ معاصر ایران؛ فصلی که در آن، ملتی تازه انقلاب‌کردن با دستان خالی اما دل‌هایی سرشار از ایمان، در برابر ائتلافی جهانی ایستاد. دکتر مسیح محمودی، از رزمندگان و تحلیل‌گران دفاع مقدس، در گفت‌وگویی تفصیلی با نگاهی عمیق به پشت‌پرده‌های جنگ تحمیلی، نقش‌آفرینی ملت امام‌حسینی، و مدیریت الهی حضرت امام خمینی (ره)، از حقیقتی پرده برمی‌دارد که فراتر از یک نبرد نظامی بود. او دفاع مقدس را نه فقط یک جنگ، بلکه مدرسه‌ای برای تربیت انسان‌های مؤمن، مجاهد و تمدن‌ساز می‌داند؛ جایی که ملت ایران با دستان خالی اما دل‌هایی سرشار از ایمان، در برابر بیش از ۴۰ کشور ایستاد و پیروز شد. محمودی با روایت‌هایی از خرمشهر، فاو، و عملیات‌های بزرگ، به تبیین روحیه جهادی، فرهنگ شهادت، و ضرورت خوداتکایی در برابر استکبار جهانی می‌پردازد. این گفت‌وگو، ضمن مرور خاطرات تلخ و شیرین جنگ، نقشه راهی برای نسل امروز ترسیم می‌کند؛ نسلی که باید بداند عزت امروز، حاصل ایثار دیروز است، و راه آینده، از مسیر مقاومت و تبعیت از ولایت می‌گذرد.

در ادامه گفت‌وگوی تفصیلی این پایگاه خبری با دکتر مسیح محمودی، از رزمندگان دفاع مقدس، درباره پشت‌پرده‌های جنگ تحمیلی، حماسه‌های مردمی، و درس‌های راهبردی برای آینده ایران را می‌خوانیم.

چهارفصل: جناب دکتر محمودی، با سلام و تشکر از حضور شما.چه چیزی شما را به یاد آن روزهای پرشور انداخت؟
دکتر محمودی: «باز مرغم در هوای جنگ شد / دل برای خاک جبهه تنگ شد»

هفته دفاع مقدس که می‌رسد، انگار روح آدم دوباره پر می‌کشد به آن خاک‌های آغشته‌به‌خون و ایمان. جبهه فقط میدان نبرد نبود، معراج بود. جایی که سینه‌ها بر تیغ چین آماج می‌شدند، اما دل‌ها به آسمان می‌رفتند. یاد آن روزها، یاد حمله و رزم و ستیز، همیشه در جان ما زنده است.

چهارفصل: در خصوص نقش آمریکا در تحریک جنگ لطفاً توضیح دهید.
دکتر محمودی: به‌ظاهر، ما با عراق درگیر بودیم، اما واقعیت این بود که آمریکا پشت‌صحنه بود. از دهه ۵۰ میلادی، آمریکا با حزب بعث عراق ارتباط برقرار کرد تا دولتی را سرکار بیاورد که منافع غرب را تأمین کند. صدام حسین، یکی از اعضای جوخه ترور سازمان سیا بود. او را آموزش دادند، پرورش دادند، و در نهایت به قدرت رساندند. بعد از انقلاب اسلامی، آمریکا احساس خطر کرد و ابتدا تلاش کرد نظام را منحرف کند، سپس به تحریک اقوام پرداخت، و نهایتاً به جنگ نیابتی روی آورد.

چهارفصل: اشاره کردید به تلاش آمریکا برای کودتا و سپس آغاز جنگ. چه شد که صدام را برای این مأموریت انتخاب کردند؟
دکتر محمودی: آمریکا ابتدا سراغ پاکستان رفت، اما دیدند آن کشور انگیزه و توان لازم را ندارد. صدام اما شخصیتی جاه‌طلب و خودشیفته داشت. با تحریک او، توانستند جنگی را آغاز کنند که هدفش نه فقط ایران، بلکه انقلاب اسلامی بود. آن‌ها می‌خواستند دو ملت مسلمان را درگیر کنند، باوجود پیوندهای فرهنگی و تاریخی‌شان. اما محاسباتشان اشتباه بود.

چهار فصل: جناب دکتر محمودی، به نقش آمریکا در تحریک حزب بعث اشاره کردید. اما به نظر می‌رسد زمینه‌های آغاز جنگ فراتر از یک درگیری دوجانبه بود. لطفاً درباره شکل‌گیری ائتلاف جهانی علیه ایران بیشتر توضیح دهید.
دکتر محمودی: بله، کاملاً درست است. در آن مقطع، ایران تازه انقلاب کرده بود، پایه‌های نظام هنوز تثبیت نشده بود، ارتش دچار آشفتگی بود، سپاه هنوز در حال شکل‌گیری بود، و دشمنان تصور می‌کردند که پیروزی بر ایران کاری ساده است. این تصور باعث شد آمریکا به فکر تشکیل یک ائتلاف جهانی بیفتد.
آمریکا با کشورهای اروپایی وارد مذاکره شد. همه پای‌کار آمدند. تسلیحات، تجهیزات، ابزارهای جنگی، و ادوات پیشرفته را در اختیار عراق گذاشتند. حزب بعث هم با شعار ناسیونالیسم عربی و «امت عربی واحد» کشورهای عربی را متقاعد کرد که در کنار صدام باشند. از یک سو آمریکا، از سوی دیگر اروپا، و حتی بلوک شرق که از شعار «نه شرقی، نه غربی» انقلاب اسلامی خوشش نمی‌آمد، همه در یک صف قرار گرفتند.

چهار فصل: آیا فقط دولت‌ها در این ائتلاف بودند یا اپوزیسیون داخلی ایران هم نقش داشت؟
دکتر محمودی: متأسفانه بله. اپوزیسیون داخلی هم پای‌کار آمد. لشکری از ساواکی‌ها، وابستگان به دربار پهلوی، چهره‌هایی مثل بختیار و اویسی، همه در کنار دشمن قرار گرفتند. هدفشان این بود که نظام نوپای جمهوری اسلامی را ساقط کنند. تصورشان این بود که با یک حمله هماهنگ، کار ایران تمام است.

چهار فصل: وضعیت داخلی ایران در آن زمان چگونه بود؟
دکتر محمودی: ارتش هنوز از تصفیه فرماندهان وابسته به رژیم سابق آسیب‌دیده بود. سپاه پاسداران تازه در حال شکل‌گیری بود. بنی‌صدر رئیس‌جمهور بود و متأسفانه هشدارهای مرزی را جدی نمی‌گرفت. از اوایل سال ۵۹، تحرکات مرزی، تیراندازی‌ها، و آتش‌بازی‌ها شروع شده بود. پاسگاه‌ها گزارش می‌دادند که وضعیت خطرناک است، اما پاسخ قاطعی داده نمی‌شد.

چهار فصل: جناب دکتر، در روزهای آغازین جنگ، صدام و عدنان خیرالله در تلویزیون ظاهر شدند و اعلام کردند که جنگ آغاز شده. ایران در آن لحظه چه واکنشی نشان داد؟
دکتر محمودی: در آخرین روز تابستان، ۳۱ شهریور ۱۳۵۹، ساعت ۱۴، عراق با رعایت اصل غافلگیری، به سبک جنگ‌های اعراب و اسرائیل، با ۱۹۰ فروند جنگنده، ۱۰ پایگاه هوایی ما را در شهرهای مختلف از جمله تهران، شیراز، اصفهان، تبریز و دزفول بمباران کرد. این آغاز جنگی بود که ۸ سال طول کشید، اما ملت ایران با ایستادگی، ایمان، و وحدت، از آن سربلند بیرون آمد.
جنگ به ملت ایران تحمیل شد. ما نه خواهان جنگ بودیم، نه آمادگی کامل داشتیم. مرزهای غربی‌مان فاقد استحکامات دفاعی کافی بود. ارتش عراق با سه سپاه و چندین لشکر، از جنوب تا شمال غرب، حدود ۹۰۰ کیلومتر را پوشش داد و در همان هفته‌های اول، بین ۱۰ تا ۱۵ هزار کیلومتر از خاک ایران را اشغال کرد.

چهار فصل: در چنین شرایطی، واکنش ملت ایران چگونه بود؟
دکتر محمودی: امام خمینی فرمان جهاد دفاعی صادر کرد. مردم ایران، با عشق به کشور، عزت، و امام، به میدان آمدند. از شهر و روستا، زن و مرد، پیر و جوان، همه راهی شدند. دفاع شکل گرفت، اما سال اول بسیار سخت بود. نمونه‌اش خرمشهر بود؛ ۳۴ روز مقاومت با کمتر از دو گردان نیرو، در برابر دو لشکر مجهز. با سلاح‌های انفرادی، با جان‌ودل، جنگیدند.

چهار فصل: ارتش عراق در آن زمان چگونه عمل می‌کرد؟
دکتر محمودی: بی‌رحمانه. با سنگدلی تمام، خانه‌ها را بر سر مردم خراب می‌کرد. اما فرهنگ جهاد، شوق حضور، و عهد حسینی فرزندان ایران، جنگ را به حماسه تبدیل کرد. یا شهادت بود که شیرین‌ترین مرگ است، یا پیروزی که افتخارآمیز بود.

چهار فصل: در ادامه جنگ، چه تحولاتی رخ داد که ورق را برگرداند؟
دکتر محمودی: در ماه‌های پایانی سال دوم، ملت ایران با انسجام بیشتری پای‌کار آمد. دشمنان متوجه شدند که این انقلاب، لقمه‌ای نیست که بتوانند ببلعند. آمریکا نیز فهمید که رویارویی با ملت آزاده و تمدن‌ساز ایران، کار ساده‌ای نیست. اما عقب‌نشینی نکردند؛ بلکه تمام ظرفیت‌های اطلاعاتی‌شان را وارد میدان کردند.

چهار فصل: درباره نقش آمریکا در حمایت اطلاعاتی از عراق بیشتر بفرمایید.
دکتر محمودی: آمریکا عراق را از لیست کشورهای تروریستی خارج کرد، وام‌های کلان داد، مجوزهای صادرات تجهیزات صادر کرد. بیش از ۲۰۰ شرکت آمریکایی، آلمانی، انگلیسی و فرانسوی، تسلیحات ممنوعه شیمیایی را در اختیار عراق گذاشتند. وفیق السامرایی، رئیس اطلاعات ارتش عراق، در کتابش نوشت که آمریکا تصاویر ماهواره‌ای، فیلم‌ها، و اطلاعات دقیق از جابه‌جایی نیروهای ایرانی را در اختیارشان قرار می‌داد؛ حتی تعداد کیسه‌های سیمان را می‌شمردند.

چهار فصل: باوجود این حجم از حمایت، ایران چگونه مقاومت کرد؟
دکتر محمودی: دست خدا با ما بود. عملیات‌هایی مثل والفجر ۸ و فتح فاو، دشمن را به وحشت انداخت. اما آمریکا از یک سو تحریم‌های تسلیحاتی علیه ایران وضع کرد، و از سوی دیگر مجامع بین‌المللی را خفه کرد. سازمان ملل و شورای امنیت که باید حافظ صلح باشند، حتی حاضر نشدند تجاوز عراق را به رسمیت بشناسند.

چهار فصل: درباره سلاح‌های شیمیایی چطور؟ آیا واکنشی از سوی نهادهای بین‌المللی صورت گرفت؟
دکتر محمودی: جانبازان ما را به اروپا فرستادیم؛ آلمان، انگلیس، فرانسه. همه دیدند گاز خردل، تابون، سارین. اما سکوت کردند. هیچ‌کس حاضر نشد عراق را محکوم کند. بااین‌حال، ملت ایران ایستاد. این تراژدی تاریخی ۸ سال طول کشید، اما ما باایمان، وحدت، و رهبری الهی، از آن سربلند بیرون آمدیم.

چهار فصل: جناب دکتر، باتوجه‌به حجم خسارات، شهادت‌ها، و ویرانی‌ها، بسیاری می‌پرسند چرا این جنگ اتفاق افتاد؟ هدف دشمنان چه بود؟
دکتر محمودی: هدف حداکثری‌شان نابودی جمهوری اسلامی بود. اگر به آن نمی‌رسیدند، هدف حداقلی‌شان تجزیه ایران بود؛ جداسازی خوزستان، کردستان، و استان‌های مرزی. اما ورق برگشت. صدام به خیال خودش آمده بود که کار را تمام کند، اما خدا وعده داده: "إن تنصروا الله ینصرکم"؛ و خدا ملت ایران را یاری کرد.

چهار فصل: این عزت چگونه حاصل شد؟
دکتر محمودی: نتیجه هدایت‌های امام، درایت ولایت‌فقیه، و همراهی امت با امام بود. ملت ایران حماسه آفریدند. پایداری کردند. عزت ساختند. آن بسیجی که همه اعضایش مجروح شده بود، وقتی از او پرسیدند نظرت چیست، گفت: «یکی درد و یکی درمان، یکی وصل و یکی هجران؛ من آنچه را جانان خواسته، پسندم.» این یعنی تسلیم اراده الهی بودن.

چهار فصل: خاطره‌ای از خانواده‌های شهدا دارید که برایتان ماندگار شده باشد؟
دکتر محمودی: بسیارند. یکی از مادران شهدا، عکس فرزندانش را برای امام برده بود. می‌گفت: «این اولی، این دومی، این چند سالش بود، این کجا شهید شد…» امام گریه کرد. مادر شهید گفت: «گریه نکنید، اگر گریه کنید، عکس‌ها را جمع می‌کنم.» یا آن پدر شهیدی در تهران که پنج فرزندش را تقدیم کرده بود. هنگام تدفین گفت: «صورت پسرم را باز کنید، می‌خواهم با او حرف بزنم.» گفت: «پسرم، سلام مرا به آقا امام حسین برسان. بگو شرمنده‌ام، فقط پنج پسر داشتم. اگر بیشتر داشتم، باز هم می‌دادم.»

چهار فصل: با چنین روحیه‌ای، ملت ایران چگونه در برابر دنیایی از قدرت ایستاد؟
دکتر محمودی: با کلیدواژه جهاد و شهادت‌طلبی. آمریکا، اروپا، صدام، همه در برابر ما بودند. اما ملت ایران همه را پس زد. حتی وقتی آمریکا اطلاعات ماهواره‌ای، تجهیزات شیمیایی، و حمایت‌های مالی را در اختیار عراق گذاشت، ملت ایران ایستاد. وفیق السامرایی، رئیس اطلاعات ارتش عراق، خودش نوشت که آمریکا تصاویر دقیق از جابه‌جایی نیروهای ایرانی را به ما می‌داد؛ حتی تعداد کیسه‌های سیمان را می‌شمردند.

چهار فصل: در این نبرد نابرابر، آیا نهادهای بین‌المللی واکنشی نشان دادند؟
دکتر محمودی: متأسفانه نه. سازمان ملل، شورای امنیت، همه سکوت کردند. جانبازان ما را به اروپا فرستادیم؛ گاز خردل، تابون، سارین را دیدند، اما هیچ‌کس عراق را محکوم نکرد. فقط می‌گفتند آتش‌بس. اما دست خدا با ما بود. ملت ایران ایستاد.

چهار فصل: این خودباوری چگونه شکل گرفت؟ و راه حفظ عزت چیست؟
دکتر محمودی: ما همیشه با غرب دچار چالش بودیم. برخی معتقد بودند مذاکره راه‌حل است. ملت ایران هم در مقاطعی پای میز مذاکره رفت، اما دید که آمریکایی‌ها نه به وعده‌شان پایبندند، نه برای دیگران ارزشی قائل‌اند. روحیه استکباری‌شان اجازه نمی‌دهد. آن‌ها فقط منافع خودشان را می‌خواهند. اما ملت ایران گفت: ما ملتی با تمدن چندهزارساله‌ایم، انقلابمان مستقل است، و عزتمان را معامله نمی‌کنیم.
اتحاد، انسجام، و تئوری دفاع مستقل. مبتنی بر توانایی‌های فرزندان ایران، زیر نظر ولی‌فقیه و رهبری. این تئوری اثبات شده است. اگر بخواهیم بمانیم و عزت داشته باشیم، باید به شعار «ایران قوی» پایبند باشیم. باید منسجم باشیم، مطیع امام و رهبری باشیم، و در مسیر شهدا حرکت کنیم.

چهار فصل: شما خطاب به جوانان و نوجوانان سخن گفتید. چرا این نسل را مخاطب قرار دادید؟آینده را چگونه می‌بینید؟
دکتر محمودی: چون این نسل، وارثان آن حماسه‌اند. باید بدانند که دفاع مقدس فقط یک جنگ نبود، یک آزمون ملی بود. دشمن گمان می‌کرد ما در وضعیت نامتعادل هستیم و می‌تواند ضربه‌ای جدی وارد کند. اما غافل بود از پشت‌پرده‌ای که این ملت را حفظ کرد: ایمان، رهبری الهی، و وحدت بی‌نظیر.
به لطف الهی، ما تا امروز ایستاده‌ایم. خون شهدا، ایثار مجاهدان، و پایداری ملت، جواب داده است. رهبری عزیز فرمودند: «ما نزدیک قله‌ایم، دشمن ناامیدانه دسیسه می‌کند، و ما امیدوارانه به فضل الهی پیش می‌رویم.» امام‌زمان فرمودند: «ما حواسمان به شما هست.» اگر حواسمان نباشد، دشمنان ما را چون گرگ می‌درند.

چهار فصل: و پیام شما به جوانان و آینده‌سازان؟
دکتر محمودی: ابزارهای عزت‌بخش مشخص‌اند: علم، دانش، صنعت، تکنولوژی. بچه‌های ما باید با وظیفه‌شناسی و سخت‌کوشی در همه حوزه‌ها تلاش کنند تا ما را از دشمن و اغیار بی‌نیاز کنند. اگر قوی شدیم، دشمن ناگزیر است حقوق ما را به رسمیت بشناسد و برابر با ما گفتگو کند. آن روز، روز آرامش و افتخار است.
دفاع مقدس، مدرسه‌ای بود برای غیرت، ایمان، و ایستادگی. امروز هم میدان مبارزه عوض شده، اما روح مقاومت باید زنده بماند. جوانان باید بدانند که امنیت امروز، حاصل خون دیروز است و اگر آن روزها سنگر خاکی بود، امروز سنگر اندیشه و مسئولیت‌پذیری است

چهار فصل: و در پایان، چه درسی از این ۸ سال گرفتیم؟
دکتر محمودی: اینکه ما تنها هستیم. مظلومیم، اما حق داریم برای زیستن، ماندن، و بقا. باید متحد باشیم. باید اولویت اولمان امنیت و دفاع باشد. چون در آن ۸ سال، هیچ‌کس چیزی به ما نداد. اگر سلاحی تهیه کردیم، قاچاقی، چندبرابر قیمت، از راه‌های پنهان بود. پس باید خودمان را بسازیم، خودمان را حفظ کنیم، و خودمان را باور کنیم.
ما با دشواری‌ها، سختی‌ها، و خیانت‌ها روبه‌رو بودیم. اما در این مسیر، کشورهایی مثل سوریه و لیبی، به‌ویژه حافظ‌اسد، مردانه به ما کمک کردند و ما هم تلاش کردیم ادای دین کنیم. امروز، در کنار هفته دفاع مقدس، هنوز از جهاد ۱۲ روزه اخیرمان فاصله نگرفته‌ایم. آنچه برای ما ماندگار شد، خوداتکایی و خودباوری بود؛ در ذهن فرماندهان، در دل ملت، و در اندیشه امام و رهبری.
راه ما، صراط ولایت است. امیدواریم خداوند کرم کند، اهل‌بیت شفاعت کنند، و ملت ایران سربلند و پیروز باشد. سپاس از سپاه، بسیج، حوزه‌های برادران و خواهران که شبانه‌روز تلاش می‌کنند تا این اتحاد نرم‌افزاری تقویت شود.

چهار فصل: از شما سپاسگزاریم، و از همه عزیزانی که این محفل را فراهم کردند، درود بر شهدا، سلام بر امام، و افتخار بر ملت رشید ایران اسلامی.

انتهای خبر/

نظرات کاربران

شبکه اطلاع رسانی دانا
قلم_گزینشی