نظرخواهی

آیا ازعملکرد محمد بهرامی در توسعه شهرستان های بویراحمد، دنا و مارگون راضی هستید؟

تازه های سایت

5. خرداد 1393 - 9:56
به مناسبت سوم خرداد برگزار شد
مراسم شب شعر و خاطره در یاسوج+تصاویر
همزمان با سالروز آزاد سازی خرمشهر مراسم شب شعر و خاطره در پارک ساحلی یاسوج برگزار شد.

به گزارش چهارفصل به نقل از پایگاه خبری تحلیلی ایل بانو، همزمان با سالروز آزاد سازی خرمشهر مراسم شب شعر و خاطره شب گذشته در پارک ساحلی یاسوج برگزار شد.

در این مراسم فرمانده ناحیه بویراحمد با اشاره به اشغال خرمشهر در چند دهه اخیر اظهار داشت: خرمشهر در 200سال گذشته 4 بار اشغال شد.

وی ادامه داد: بار اول خرمشهر در زمان عثمانی ها اشغال شد و با تلاش امیر کبیر سلمانیه نفت خیز را دادیم تا آزاد شد و بار دوم در سال 1857 به وسیله دولت انگلیس اشغال شد و ما مجبور شدیم هرات را برای آزادی آن بدهیم.

محمد نصیر زاده سومین بار اشغال خرمشهر را در شهریور سال 1320 بیان کرد و افزود: در این زمان شمال توسط روس ها اشغال شد و ابرقدرت ها با تفاهمی که با هم انجام دادند و تقسیمی که از ایران داشتند از خرمشهر به خاطر منافع خودشان خارج شدند.

وی با اشاره به آخرین اشغال خرمشهر ابراز داشت: این بار از 31 شهریور 1359 پس از 34 روز به وسیله ارتش صدام  باحمایت 36 کشور دنیا خرمشهر اشغال شد.

فرمانده ناحیه بویراحمد یادآور شد: پس از 19 ماه اشغال خرمشهر توسط نیروهای بعث، با تلاش 23 روزه  رزمندگان و نبرد سنگین در تاریخ 3/3/1361 خرمشهر از چنگ دشمن آزاد شد، البته این بار با خون آن را از پس گرفتیم.

وی در پایان تصریح کرد: اگر امروز در مذاکرات و جاهای دیگر دشمن با ایران به عنوان یک قدرت برتر حرف می زند به برکت خون شهدا است.

در ادامه این مراسم  فاطمه صداقتی نیا نخبه شعر بسیجی قطعه شعری در رثای خرمشهر از رئیسعلی دلواری تا جهان آرا و شهدای استان کهگیلویه و بویراحمد قرأت کرد:

باغ سپید و سال ها پس از آتش بس / پیراهنش را بو می کشند استخوان هایی که از جنگ برگشتند/ هم صدا با چکاندن ماشه در گلو ی خلیج / زنی با دوچشم قفقازی سر از آب بیرون می کشد / قطره قطره می چکد از روسری بلندش/  برانگشت جوهری سربازی که این گلوله را برای تنش سروده اند/ شاید رد خون باشد در شیار ناخن هایش / وقتی از قلعه بد می گوید از موسرخ های آن طرف اسکله/ سرپر دل پیر دلواری بر چشم ماهی ها می رقصد/ بوی خون، خون می چکد از گلوی روسری و از گیسوان بلند درخت معابد / رسوخ می کند به زخم زخم تنش آن دو چشم سیاه که در پوزه تفنگ ها به خون نشسته / برلب های شاعران / سرود گم شده، ای خلیج ایرانی/ احب بینی بعیداً بلاد قهر و الکبر/ تنها، زیبایی تو را دیده اند، نه چشم هایت را/ نه شبیه پرنده ای ، غافل گیر اولین باران تابستان و نه خبری  تکان دهنده در جریان رودها/ ماجرای ساده سرودنت / پیر شده ای و چقدر پیر شده ام برایم کمی گلوله بخوان/ بخوان و تکرار کن آن قصه مهزاد مشرقی که در دهان باز پرندگان ماست/ ماشه های طلا می چکاند

در ادامه نیز محمد سعید میرازیی و سید ناصر موسوی شعری در رثای شهدا سرودند.

و همچنین رزمنده و جانباز ارسلان پور و معاون سیاسی و امنیتی استاندار که از رزمندگان و آزادگان دوران دفاع مقدس هستند  خاطراتی از رزوهای دفاع مقدس برای جمع حاضر بیان کردند.

 

انتهای پیام/گ

 

 

نظرات کاربران

شبکه اطلاع رسانی دانا
قلم_گزینشی