به گزارش چهارفصل، این پایگاه خبری  در پی رسالت  فرهنگی خود برای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت زندگی نامه و وصیت نامه یکی دیگر از دانشجویان شهید استان کهگیلویه وبویراحمد رامنتشر نموده است.

دانشجوي شهيد امرالله پژوه در وصیت نامه خود توصیه ها و مطالب مهمی را نسبت به دانشجویان ومسئولان نظام جمهوری اسلامی بیان داشت.

 زندگينامه دانشجوي شهيد امرالله پژوه

پژوه پژوهشگري دانش پژوه بود مؤمني زيباجمال و خوش سيرت ، انساني با بصيرت جوانمردي باغيرت و رزمنده اي با همت بود . پس از كسب علم و فضايل اخلاقي و طي طريق قصد ديدار معشوق كرد .

پژوه متواضع مؤمن و متقي مخلص بود  سنگر علمش مدرسه و سنگر تقوايش مسجد و در اداي فرايض ديني بسيار حريص بود و در فراگيري مسائل علمي بسيار با ذكاوت و تيزهوش بود و هميشه در ميان همكلاسان جلوه خاصي داشت آنگونه كه براي همگان دوست داشتني بود ، كوشنده و فعال و زحمتكش و با پشتكار بود نه سهل انگار و راحت طلب .

پژوه شرايط لازم را دارا بود و راهي آن ديار شد تا چه كند ؟ به كجا برود ؟ چگونه برود. پژوه همانگونه كه در كلاسهاي درس شاگرد ممتازي بود در دانشگاه عشق و ايثار دانشجوي نمونه گرديد . پژوه اگرچه ظاهراً يك انسان بود اما هركدام از فضايل او يك بعد انسان را كامل مي كند كه مي توان او را مبلغي براي فضايل انساني و اسلامي دانست و هر وقت او را سرگرم عبادت مي ديدي آنگونه خالص بود كه انسان تصور مي كرد كه در عالم ديگري است .

پژوه هم عقيده اي براي حزب اللهيون ، انيس و همدردي براي برادران و غمخواري براي پدر و مادر و مددكاري براي آشنايان و بستگان بود و هميشه به خدا متوسل بود . شهيد پژوه در سال 1343 ديده به جهان گشود و در سال 1353 راهي مدرسه شد .

دوردان ابتدايي را در دبستان شهيد مصطفي خميني شامبراكان گذراند و در سال 1358 وارد مرحله راهنمايي گرديد و دوره راهنمايي را با موفقيت در مدرسه شهيد مطهري دهدشت به اتمام رساند و سپس دوران دبيرستان را در دبيرستان شهيد بهشتي دهدشت به پايان برد .

شهيد در تمام دوران تحصيلي يكي از بهترين دانش آموزان آن مدارس بود . شهيد از فضائل اخلاقي يكي از شاگردان ممتاز بود رفتار و اخلاق او در كلاس مورد اعجاب معلمين و محصلين بود .

در كلاس درس متعمق و در بيرون از كلاس متواضع بود  اهل ريا و فخرفروشي نبود  با ادب مطلبي را مي پرسيد و با اخلاص حقيقت را مي پذيرفت .

از خصوصيات علمي و رفتار او در مكان تعليم و تربيت (مدرسه) آن بود كه در كان مقدس علم و ايمان احترام معلم و همكلاسان را رعايت مي كرد و در فراگيري مطالب علمي و مذهبي بسيار كوشا و فعال بود  در يادگيري مطالب ننگ و عار نداشت هرچيز را مي خواست مي پرسيد . زودباور نبود كنجكاو و ژرف انديش و پژوهشگر بود .

مطالعاتي منظم داشت ، براي قوي كردن مباني ايدئولوژي اسلامي كتابهاي استادمطهري را براي كسب فضائل و حسنات اخلاقي و آثار شهيد دستغيب را و همچنين براي آشنايي با تشكيلات اسلام كتابهاي شهيد بهشتي را و خلاصه كتابهاي نويسندگان برجسته را مطالعه مي كرد ودر كلاس درس از جمله شاگردان ممتاز بود و به يادگيري مسائل علمي و مذهبي بسيار حريص بود . موفقيت او در دانشگاه در رشته الهيات مصداقي بر اين نوشته مي باشد.

‏وصیت نامه دانشجوی  شهید امرالله پژوه

اللهم الرزقنى توفيق شهادت فى سبيلته
با درود بيكران بر حضرت مهدى (عج) و با سلام و درود فراوان بر ابراهيم زمان و اين پرچمدار راستين اسلام حضرت امام امت و با درود فراوان بر تمامى انقلابيون و مسلمانانی كه در گوشه و كنار دنيا و عالم بر عليه كفر و استكبار جهانى برخاسته اند و با سلام و درود بر امت ايثار گرمان على الخصوص خانواده هاى معظم شهدا و مفقودين و معلولين و اسرا كه با صبر عظيم خود همچون كوهى استوار در برابر تمامى خطوط غير خدايى و تمامى سياست هاى الهادى دنيا مقاومت مى كنند.

وصيت نامه ناقابل خود را تقديم شما امت ايثارگر و غيور و قهرمان عشاير كهگيلويه و ايران مى كنم ابتدا بايد ميثاق خود را با خداى خويش ببنديم و بگوئيم كه خدايا به يكتايى خودت سوگند كه من آگاهانه اين راه را انتخاب كردم و قدم به صراط مستقيم تو گذاشتم تا شايد رسالتى كه بر دوشم بود حمل كرده و به منزل رسانده باشم به جبهه رفتم تا بتوانم همگام با ديگر همرزمان عزيز سنگر نشين بتوانم خدمتى در راه خدا و اسلام بكنم ، رفتم تا به دنياى استكبارى شرق و غرب بفهمانم كه تا زمانيكه قطرات خون پاك جوانان اين مرز و بوم در حال جوش و خروش است هيچگونه تجاوزگر و غارتگر و استضعافگرى نمى تواند چشم ولع و طمع به اين ميهن عزيز اسلامى بيندازد .

به جبهه رفتم تا آن شعارى كه شب و روز در خيابان و كوچه مى دادم و آن ميثاقى را كه با رهبر عزيز بستم عملى سازم و آن شهادتينى كه اوقات نماز در مساجد و غيره بر زبان جارى مى نمودم به مرحله عمل برسانم .

آرى با توفيق از يگانه منجى عالم بشريت و انسانيت گام به اين سبيل گذاشتم و اميدوار بودم كه از حول و قوه لايزال و بى روال الهى به آرزوى نهائى خود كه همانا شهادت فى سبيل الله بود برسم تا چند صباحى كه در اين سراى فانى زيست كردم مفيد و سودمند براى سراى باقى و روز آخرتم باشد .

اما نكته اى كه بايد به آن اشاره كنم اين است كه چرا تا به حال من به جبهه نرفته بودم و چرا تا به حال همگام با ديكر رزمندگان اسلام بسوى قلب دشمن نمى شتافتم حقيقت اين است كه من دوست داشتم كه علم و دانش خدايى را در اين دنيا بيشتر فرا بگيرم تا هر چه بيشتر به حقيقت و صاحب و خالق آن همه اسرار نهفته در اين دنيا آشنا شوم و پى ببرم و آن وقت بتوانم با دنيايى از علم و فضيلت و حقيقت به مهمانى خدايم بروم زيرا در دانشگاه شركت كردم و به لطف و عنايت خداوند و با تلاش بى وقعه خود قبول شدم و لكن نتوانستم صبر كنم تا دانشگاه باز بشود و به تحصيل علم خدايى مشغول شوم و اين شوق و عشق من به روح الله و جذبه و كشش لقاءالله بود كه من را اينچنين تشويق نمود تا به قلب سنگر بشتابيم.

اميدوارم كه اين مهمانى را خداوند از من بپذيرد ان شاءالله و اما پيامهاى كوتاهى براى اقشار مختلف جامعه عزيزم ، اولا امت عزيز اگر چه من قابليت پيام و نصيحت به شما را ندارم اما بر اساس وظيفه و رسالتم بايد همگى شما را به قرآن سوگند دهم كه حضرت امام عزيز و بزرگوارمان متابعت و پيروى نمائيد و به سخنان گهربار و تاريخى ايشان در رابطه با تمامى مسائل جهانى گوش فرا دهيد و در تمامى لحظات زندگى سمع به فرمان او باشيد .

ثانيا وحدت و اتحاد و اتفاق و انسجام خود را حفظ كنيد زيرا كه تفرقه و افتراق اتحاد شما را از بين مى برد و شما را به لب پرتگاه سقوط مى كشاند  نمازهاى جمع و جماعات را هر چه باشكوهتر برگزار نمائيد زيرا كه اين نمازها باعث تقويت قلوب مسلمين و باعث ترس و وحشت و اضطراب قلوب دشمنان مسلمين مى شود

پس اى امت عزيز اتحاد خود را محافظت كنيد زيرا كه اين متابعتهاى شما را امام و حضور هميشه در صحنه شما مشت محكمى بر دهان تمامى ياوه گويان زمين و زمان مى باشد .

ثالثا امت عزيز از روحانيت حقيقى وارسته و متعهد اين پرچمداران راستين اسلام در هر زمان پشتيبانى كنيد زيرا كه كشور بدون روحانى مانند جامعه اى بدون طبيب است .

لذا شما بايد وحدت خود را با قشر روحانى هر چه بيشتر مستحكمتر كنيد و قدر و ارزش براى نيروهاى مسلح از قبيل سپاهى ، ارتشى و بسيجى قائل شويد زيرا كه به حق اينانند كه در دنيا مى درخشند و افتخار براى شما مى آفرينند و حقانيت ملتمان را به حاكمان جور جهانى به اثبات مى رسانند و سعى كنيد فريب دسيسه ها و ترفندها و بوق كرناهاى تبليغاتى سراسر (؟؟؟) دنياى شرق و غرب را نخوريد و رابعا حديثى كوتاه با برادران كشاورز و دامدار و كارگر كه در حقيقت قشر فعال و زحمتكش براى اين مملكت عزيز اسلاميمان مى باشند .

كشاورزان عزيز اميدوارم كه به تلاش و كوشش زياد خود جهت رساندن كشورمان به خودكفائى اقتصادى و براى قطع وابستگى به قدرتهاى جهانى ادامه بدهيد زيرا كه عزيزان كشاورز هر دانه غلات و يا حبوباتى كه شما در قلب زمين مى كاريد نقش بمبى را كه در كيوخ ظلم و استعمار منفجر مى شود و سردمداران قدرت استعمارى را به خاك و خون مى كشاند را دارد و شما اى برادران دامدار به تلاش بى وقفه و پر رنج و زحمت خودتان ادامه بدهيد تا ان شاءالله تبارك و تعالى بتوانيد در آينده اى نه چندان دور چرخهاى سريع  السيرانقلابمان را به سرحد خودكفائى رسانيده تا سرافراز از اين آزمايش كه شما در جريان آن هستيد بيرون بيائيد و من از خداى متعال توفيق موفقيت روزافزون شما را در تمامى لحظات زندگيتان استدعا مى نمايم

 سخنى كوتاه با كارگران خادم به اين وطن اسلاميمان ، برادران كارگر اميدوارم كه نقش اصلى و حقيقى خود را در جهت سوق اين انقلاب جهت رسيدن به اهداف مقدسه خود درك كرده باشيد و بر مبناى اين ادراك بتوانيد روزبروز فعاليت خود را افزايش داده تا اينكه بتوانيد در عمران و پيشرفت صنعت و تفكيك جامعه و بطور خلاصه در جهت بى نيازى مملكتمان گامى مهم برداشته و به وظيفه الهى  خود جامه عمل بپوشانيد

و خامسا چند جمله با برادران همسنگر دانشجو كه با فراگيرى علم و دانش خدائى در سنگرهاى اقدس دانشگاهها مى روند تا آينده اين انقلاب را صاحب و حامل باشند اميدوارم كه برادران  با ترك شما در اين دنيا دردانشگاه امام حسين (ع) پذيرفته شوم و بتوانم در روز قيامت رو سفيد و سرافراز باشم اگرچه من هم يارى از ياران شما بودم ولى ديگر نتوانستم با شما و همگام با شما در سنگرهاى مقدس دانشگاه حركت بكنم و لكن شما را به خداى بزرگ مى سپارم و تو اى دانشجوى عزيز تو را به قطرات خون اطهر و مقدس جوانان اين ملت سوگندتان مى دهم كه پا روى خون ماها در حال و آينده نگذاريد و در جهت خدا و براى رضاى خدا و براى وصول به خدا حركت كنيد و يك لحظه فريب سياستهاى پر از فتنه و فساد شرق و غرب را نخوريد.

و بتوانيد با عزمى راسخ و با ايمان و تقواى كامل جهت ريشه كن كردن فرهنگ پوسيده و ننگين غرب و استقرار و استمرار فرهنگ اصيل و مردمى و اسلامى بجاى آنها فعاليت خود را ادامه دهيد و اميدى كارساز براى آينده اين مملكت باشيد و در اين وصيت نامه سلام خود را به همه ، مادر ، خواهران و برادرانم میرسانم.

 پدر و مادرم از اينكه نتوانستم فرزندى سودمند و مفيد براى شما باشم مرا به بزرگوارى خودتان ببخشيد زيرا كه پدر و مادر بزرگوارم ميدانم كه براى فراهم نمودن وسايل زندگى من رنج و زحمت زيادى را كشيديد و توقع و انتظارى ازمن در آينده داشتيد ولى از اينكه نتوانستم انتظار شما را برآورد كنم مرا ببخش و تو اى مادر مهربانم كه شبها را با بيدارى در كنار گهواره ام به صبح رسانيدى و رنج و زحمت و مشقت زيادى را متحمل شدى تا مرا بزرگ نمودى و انتظار داشتى كه در آينده فرزندى مفيد براى تو باشم ولى از اينكه با شما حق زحمت نكردم و شما را ترك نمودم مرا ببخشيد و پدر و مادرم اگر من جوانى ناكام بودم ولى شهادت در راه خدا ازدواج من است و اين را هم بدانيد كه فرزندان امانتى بيش نزد پدر و مادران نيستند و از اينكه امانت را به نحو احسن و اكمل تحويل داديد سربلند و خرسند باشيد

بنابر اين از نبودن من در بين خودتان هيچ كمبودى احساس نكنيد و شما بر اساس ايمانتان به خدا و روز معاد مرا در هر لحظه در كنار خودتان احساس مى كنيد زيرا كه من زخود نيامدم اينجا كه زخود باز روم آنكه آورد مرا باز برد تا وطنم . شما اى برادران عزيز اميدوارم كه شهادت من افتخارى براى شما هم در دنيا و هم در آخرت باشد و شما بتوانيد همچون برادران شهدا راه من را ادامه دهيد و نگذاريد سلاح ار دست افتاده ام را دشمن اسلام بردارد و با مسلمين بجنگد و سلاحم را برداريد و با دشمنان زبون اسلام بجنگيد و راهم را ادامه دهيد تا كوردلان زمين و زمان بدانند كه تا زمانيكه برادرم سلاح از دست افتاده برادرش را برمى دارد و مى جنگد اسلام هميشه سرافراز و پيروز است و در ميدانهاى رزم مى باشد .

خواهران محترمه اميدوارم كه از شهادتم افتخار كنيد  وهيچگونه غم و ناراحتى و اندوهى به دل راه ندهيد و حجاب اسلامى بطور احسن مراعات نمائيد و همچون زينب كه در كربلا بر روى جنازه برادرش امام حسين (ع) مى گفت : اى خدا اين قربانى را از ما بپذير شما هم بايد از خدايتان بخواهيد كه اين قربانى يعنى شهادت مرا از شما بپذيرد و خواهران عزيز شما بايد در زندگيتان روش حضرت زينب (س) و فاطمه زهرا (ع) را سرمشق زندگى خودتان قرار دهيد و فرزندانتان را تربيت اسلامى بدهيد تا ان شاءالله اميدى آينده براى اسلام و ايران باشند

و در پايان پيامى براى مسئولان جمهورى اسلامى ايران دارم و آن اين است كه مسئولان محترم توجه كنيد افراد مومن و متعهد و متقى و خداشناس كه در حقيقت خير خواه اين ملت هستند در راس همه امور قرار دهند تا خدمتى شايان الذكر به اين مملكت اسلامى بنمايند تا هم خون شهيدان را پايمال نكنند و هم باعث خرسندى ملت از حكومت اسلامى و حركت آنان در داخل و خارج بشود و از اين لحاظ امت هميشه پشتيبان واقعى حكومت ولايت در هر برهه از زمان مى باشند و در پايان ، خدايا من قدم در راه تو گذاشتم تا مرا نه تنها يكبار بلكه مرا هزار بار پروانه وار گرد شمع ولايت بسوزان . آمين يا رب العالمين و در پايان براى تمامى كسانى كه در تشييع جنازه من قدم رنجه فرمودند از حول و قوه لايزال الهى آرزوى توفيق و موفقيت و تندرستى و كاميابى روزافزون شما را آرزو و استدعا مى نمايم .
والسلام عليكم و رحمة‌الله و بركاته

انتهای پیام/گ