نظرخواهی

آیا ازعملکرد مهدی روشنفکر در توسعه شهرستان های بویراحمد، دنا و مارگون راضی هستید؟

تازه های سایت

12. خرداد 1393 - 13:07
تحریف پدر به دست پسر...
حمید دهقانیان
تحریف پدر به دست پسر...
بدون شک مطالعه آثار دکتر علی شریعتی و نقدهای منصفانه موجود در فضایی بدون سوگیری می‌تواند به تبیین نظریات وی و تعمیق اندیشه علاقه‌مندان به آثار ایشان کمک شایانی کند و ...

 چهارفصل ، حمید دهقانیان، دانشجوی کارشناسی ارشد جامعه شناسی شیعه؛ سفر احسان شریعتی به شهر یاسوج و ایراد سخنرانی ذیل عنوان شناخت و معرفی پدر، بهانه ای برای این یادداشت است تا ضمن تحلیل،‌ نقدهای خود را به عنوان یک جوان دهه سوم انقلاب که با اندیشه شریعتی آشناست نسبت به ادعاهای مطرح شده در این جلسه طرح کنم.


 دکتر علی شریعتی به عنوان یکی از متفکرین انقلابی است که حواشی زیادی را با خود، خصوصا بعد از مرگش به دنبال داشته و همواره اذهان مخالفان و طرفدارن خود را با چالش های اساسی رو به رو کرده است. 

 

این چالش ها که عمدتا ناشی از مسائل سیاسی بوده نگذاشته که اندیشه این متفکر انقلابی چه برای معاصرین ایشان و چه برای متاخرین شناخته شود.


هنگامی که برای ارائه درس اندیشه اجتماعی متفکرین مسلمان در دوره کارشناسی ارشد، اندیشه شریعتی از نگاه دیگران را مورد بررسی قرار می دادم، دریافتم که جو مغشوشی شناسایی این تفکر را (از اظهارنظرهای مخالفان تا طرفداران و حتی نزدیکان و خانواده ایشان) فرا گرفته است که مانع از شناخت صحیح تفکر ایشان است.


 آنچه این مسئله را عجیب جلوه می داد عدم توجه به خود آثار این متفکر و یا برداشت گزینشی از آثار ایشان است؛ به طوریکه از ایشان در پیوستاری صحبت می شود که یک سوی آن به ایشان لقب شهید داده و علت تامه انقلاب اسلامی دانسته و در سوی دیگر او را متهم به محافظه کاری، ضدیت با انقلاب، مامور ساواک و حتی ایدئولوگ گروهک تروریستی فرقان و نامسلمان کرده اند.


در تحلیل مختصر این دوگانگی شکل گرفته پیرامون شخصیت ایشان باید گفت عدم اطلاع و رجوع به متن های موجود ایشان و یا نگاه کلیشه ای به برخی مطالب مطرح شده بدون در نظر گرفتن چارچوب کلی متن و آثار دیگر ایشان در آن موضوع، علت اصلی این مسئله می باشد؛ موضوعی که دکتر شریعتی بارها در سخنرانی ها و مکتوبات خود بدان اشاره کرده است.


ایشان بارها از زاویه دید خود به مسائل که عموما با نگاه جامعه شناختی بوده و وجود اشکالات متعدد در این بحث ها سخن به میان آورده و جمله معروف «من جامع منقول و معقول نیستم» را در ابتدای سخنرانی ها ایراد فرموده اند.


من باب مثال اندیشه وی درباره روحانیت و شبهاتی که در این باره مطرح است؛ به طوریکه بعضی ها دوست دارند شریعتی را مخالف روحانیت قلمداد کرده و از او چهره ضد روحانیت بسازند و یا تعریف نویی از روحانیت که متناسب با اغراض و منافع خود است توسط ایشان ارائه دهند. (مانند بحث لغوی و نه اصطلاحی روحانی که توسط فرزند ایشان در جلسه مطرح شد).


در این موضوع دو کتاب با مضمون شریعتی و روحانیت که یکی توسط نشر کانون اندیشه جوان و دیگری نشر سپیده بارون منتشر شده، دوگانگی عنوان شده را برای علاقه مندان اندیشه شریعتی به خوبی روشن می سازد.


دکتر تقابلش با روحانیت را طرح و نقشه منافقین و قاسطین عنوان می کند و ارادت خود را بارها نسبت به اشخاصی  از روحانیون همچون امام خمینی (ره) اعلام و به صراحت ایشان را مرجع تقلید خود معرفی می کند.


بدون شک مطالعه آثار وی و نقدهای منصفانه موجود در فضایی بدون سوگیری می تواند به تبیین نظریات وی و تعمیق اندیشه علاقه مندان به آثار ایشان کمک شایانی کند و از موضع گیری های غیر علمی و بعضا سیاسی و اخلاقی ما جلوگیری کند.


تنها، دیدن اندیشه شریعتی در کلیت خود می تواند تعارضات و احیانا تناقضات موجود در آثار و گفته های ایشان را مرتفع کرده و چهره اندیشه این متفکر جوان را از لوث تهمت ها و القاب نابه جا پاک کند و شریعتی را آنچنان که هست به ما بنمایاند.
 

هرچند قبلا مطالبی را درباره تحریف شخصیت انقلابی دکتر شریعتی توسط خانواده ایشان شنیده و خوانده بودم؛ اما ایراد سخنان احسان شریعتی و نوع نگاه به مسئله شریعتی ضمن برانگیختن بهت من، زاویه او از گفتمان پدر را نیز بهتر آشکار کرد. 


چه در باب تعریف انقلاب و بسنده کردن به گفته آرنت در این باب که با ادبیات شریعتی پدر بیگانه است؛ محدود کردن دفاع به خاک و ملیت نیز نکته دیگر بود که برای کسی که خود را شناسنده شریعتی به نسل جوان معرفی می کند جای تامل جدی دارد.
 

کسی که اندک آشنایی با گفتمان شریعتی داشته باشد به خوبی می داند که چه نقدها که شریعتی به اسطوره سازی برمبنای ملیت که وارد نکرده و چه بهره ها که از عناطر دینی در معرفی تفکر خود که استفاده نبرده است.


در تحلیلی دیگر، شریعتی پسر، در تبیین نظر دکتر شریعتی در باب جدایی دین از سیاست به طور تعجب آوری ایشان را طرفدار حکومت سوسیال دموکراسی دانسته و به نوعی این حکومت را اتوپیای شریعتی معرفی می کند که این را می توان با اطمینان کامل دروغ بزرگ نسبت به اندیشه دکتر علی شریعتی دانست که چندی است توسط بعضی من جمله خانواده ایشان اشاعه داده می شود.


 این موضوع از دو طریق قابل اثبات است. 1. نبود چنین گفتمانی در دوران حیات دکتر شریعتی و عدم پرداخت به آن در آثار ایشان 2. طرح حکومت اسلامی بر مبنای نظریه امت و امامت در کتابی به این عنوان و یا بحث های مشابه در کتب دیگر مانند حسین وارث آدم که مطالعه این کتب شاهد گویای این مدعاست.


نظر ایشان درباره دموکراسی غربی در کتب متعدد و به خصوص در کتاب امت و امامت به صراحت بیان شده که همین صراحت لهجه و نظر ایشان درباره چگونگی استقرار حکومت باعث حمله متفکرین اصلاح طلب در دوران اصلاحات با ایشان شده و حتی اندیشه ایشان را دیکتاتوری توصیف کردند یا در توصیفی که در همایشی در دانشگاه تهران برگزار شد تشییع شریعتی و امام خمینی (ره) را در یک دسته و به نام تشییع سرخ در مقابل تشیع سبز قرار دادند که می توان به نظریات کسانی چون دکتر سروش، حجاریان، آغاجری و غیره در این موضوع که در مجلات و کتب مختلف برای تخریب چهره شریعتی صورت پذیرفت نگاه اجمالی انداخت.


اکنون که تخریب چهره این متفکر انقلابی کارگر نبوده و نسل جوان انقلاب اشتیاق خود را نسبت به این تفکرات نشان می دهند اکنون راه چاره را در تحریف اندیشه آن هم توسط خانواده ایشان در پیش گرفته شده است. رفتارها و گفته هایی که سنخیتی با اندیشه آن مرد بزرگ ندارد.


 از کشاندن چادر از سر دختر دانشجو توسط خانم شریعت رضوی در دانشگاه شهید بهشتی به بهانه اجباری بودن تا معرفی شریعتی به عنوان یک روشنفکر طالب سوسیال دموکراسی ؟؟ 


موضع گیری جناب آقای احسان شریعتی درباره هجوم پیامک های غیر اخلاقی به شخصیت دکتر شریعتی و موضوع سرگرمی قرار گرفتن این شخصیت که به هیچ وجه مناسب شان این متفکر انقلابی نبوده و حرکتی است در جهت تخریب ایشان، برایم بسیار جالب توجه بود! 


پرداختن به اندیشه متفکری همچون دکتر شریعتی قطعا مجال بیشتری می طلبد  و گفتگو در این باب و نه حواشی بسیار مطلوب است و مفید.


 در پایان خود و دوستان را به همان توصیه دکتر متوجه می سازم که ای کاش فرزندان ایشان حداقل درباره آثار ایشان به کار می بردند. «اگر نمی‌خواهی گرفتار دیکتاتوری شوی بخوان، بخوان و بخوان».

منبع:خبرگزاری دانشجو

انتهای پیام/گ

 

نظرات کاربران

شبکه اطلاع رسانی دانا
قلم_گزینشی