نظرخواهی

آیا ازعملکرد محمد بهرامی در توسعه شهرستان های بویراحمد، دنا و مارگون راضی هستید؟

تازه های سایت

پربیننده ها

12. مهر 1404 - 14:26
از مازندران پس‌اندازگر تا کهگیلویه‌وبویراحمد در تنگنا
کالبدشکافی یک آمار؛ پول در کدام استان‌های ایران می‌چرخد؟/یک آمار و هزار سؤال
در روزهای اخیر، انتشار آمارهایی از میزان دارایی و ثروت استان‌های ایران، بار دیگر کهگیلویه و بویراحمد را در کانون توجهات قرار داده است؛ نه به عنوان یک قطب اقتصادی، بلکه به عنوان استانی که در قعر این جدول ایستاده است.

بر اساس تازه‌ترین محاسبات منطبق بر داده‌های مرکز آمار ایران، استان مازندران با متوسط پس‌انداز ماهانه ۸ میلیون تومانی در صدر جدول استان‌های کشور قرار گرفته است. در نقطه مقابل، استان کهگیلویه و بویراحمد در قعر این جدول ایستاده است. این شکاف تنها یک اختلاف آماری ساده نیست، بلکه بازتابی از شکاف ساختاری در اقتصاد، اشتغال، توسعه‌یافتگی و الگوی مصرف بین دو منطقه کاملاً متفاوت از ایران است

چرا شکاف درآمدی استان‌ها اینقدر عمیق است؟

باید بدانیم که استان مازندران با متوسط پس‌انداز ۸ میلیون تومانی، نه تنها رتبه اول را دارد، بلکه فاصله معناداری با سایر استان‌های برتر ایجاد کرده است؛ این عدد نشان از توان اقتصادی و مازاد درآمد بر مصرف در خانوارهای این استان دارد.

از سویی دیگر استان کهگیلویه و بویراحمد با قرارگیری این استان در پایین‌ترین پله، حاکی از آن است که متوسط درآمد خانوارها در بهترین حالت، تنها کفاف هزینه‌های جاری را می‌دهد و فاقد هرگونه مازاد قابل تبدیل به پس‌انداز است.

ریشه‌یابی؛ چرا مازندران در صدر است؟

اقتصاد متنوع و چندپیشه‌؛ کشاورزی و باغداری پرسود از دلایل در صدر بودن مازندران است؛ محصولاتی مانند برنج، مرکبات و کیوی که هم در بازار داخلی و هم صادراتی جایگاه دارند.

از سوئیی دیگر صنعت گردشگری پررونق، مازندران به‌عنوان یکی از قطب‌های اصلی گردشگری ایران، سالانه میلیون‌ها مسافر را جذب می‌کند. این امر باعث رونق‌بخش‌های گسترده‌ای از جمله هتلداری، رستوران‌داری، حمل‌ونقل و فروشندگی شده و درآمدزایی مستقیم و غیرمستقیم بالایی ایجاد می‌کند.

یک آمار، هزار سؤال

صنایع تبدیلی و کارخانه‌ای، وجود کارخانه‌های مرتبط با محصولات کشاورزی و غذایی.

از سویی دیگر دسترسی به بازارهای بزرگ؛ مجاورت با کلان‌شهر تهران و استان‌های پرجمعیت شمالی، بازار مطمئن و بزرگی برای محصولات و خدمات مازندران فراهم کرده است.

همچنین ساختار اجتماعی و فرهنگ اقتصادی نشان داده که تاریخچه طولانی در کشاورزی تجاری و فعالیت‌های خدمات‌محور، یک «فرهنگ کار و سرمایه‌گذاری» را در این منطقه نهادینه کرده است.

چرا کهگیلویه و بویراحمد در قعر است؟

اقتصاد تک‌پایه و وابسته به دولت؛ عدم تبدیل منابع به ثروت، این استان با دارا بودن منابع عظیم نفت و گاز، سهم ناچیزی از ارزش افزوده این منابع را دریافت می‌کند.اقتصاد آن عمدتاً به مشاغل دولتی، یارانه‌ها و پرداخت‌های انتقالی وابسته است.

کشاورزی و دامداری معیشتی؛ بخش قابل‌توجهی از فعالیت‌های کشاورزی و دامداری، جنبه معیشتی دارد و به دلیل نبود صنایع تبدیلی، سودآوری چندانی برای خانوارها ایجاد نمی‌کند.

گردشگری توسعه‌نیافته؛ باوجود پتانسیل‌های بی‌نظیر طبیعی (مانند آبشار، کوه‌های پر بلوط، روستاهای گردشگری از جمله کریک و مارین و خود کوه دنا، و...) این صنعت نتوانسته است به یک منبع درآمدی پایدار و گسترده برای جامعه محلی تبدیل شود.

محرومیت ساختاری و ضعف زیرساختی؛ از سویی دیگر نیز نبود صنایع بزرگ و مولد این استان قادر به جذب نیروی کار بومی و ایجاد شغل‌های با درآمد بالا نیست.

پاسخ در آمار رسمی نیست، در لاایه‌های پنهان آن است

همچنین مهاجرت اجباری جوانان خود یک پاشنه آشیل شده و همان‌طور که در بالا اشاره شد، جوانان جویای کار و تحصیل‌کرده مجبور به ترک استان می‌شوند. این امر نه‌تنها نیروی کار مولد را از استان خارج می‌کند، بلکه منبع درآمدی برای خانوارها (از طریق ارسال پول) را نیز به حداقل می‌رساند.

الگوی مصرف و درآمد؛درآمد پایین و ناپایدار خانوارها، تماماً صرف هزینه‌های اولیه زندگی مانند خوراک، مسکن، حمل‌ونقل و درمان می‌شود. در چنین شرایطی، جایی برای «پس‌انداز» باقی نمی‌ماند.

تبعات قرارگیری در قعر جدول پس‌انداز برای کهگیلویه و بویراحمد

آسیب‌پذیری در برابر شوک‌های اقتصادی؛ خانوارهای فاقد پس‌انداز، با کوچک‌ترین مشکل مالی (مانند بیماری، بیکاری یا تورم ناگهانی) به زیر خط‌فقر سقوط می‌کنند عدم امکان سرمایه‌گذاری و خلق ثروت برای آنها یک ابر چالش شده است.

 باید بدانیم که پس‌انداز، موتور سرمایه‌گذاری‌های خرد است. نبود آن، به معنای تداوم چرخه فقر و وابستگی است.

افزایش فشار روانی و نارضایتی اجتماعی نیز زندگی در مرز درآمد - هزینه، استرس مالی دائمی را به خانوارها تحمیل می‌کند این شکاف عمیق در پس‌انداز، تنها با توسعه متوازن منطقه‌ای و تصمیم‌سازی‌های کلان قابل‌حل است.

آیا آمار پولدارترین‌ها، واقعیت را می‌گوید یا پنهان می‌کند؟

برای کهگیلویه و بویراحمد باید در این زمینه راهکارهای اساسی هم از سوی دولت و هم از سوی سرمایه‌گذاران و بخش خصوصی چیده شود.

بازتوزیع عادلانه درآمدهای ملی سهم بیشتری از درآمدهای حاصل از نفت و گاز استخراج شده از این استان، باید در خود استان سرمایه‌گذاری شود و همچنین توسعه صنایع تبدیلی و وابسته به منابع طبیعی می‌تواند ایجاد کارخانه‌هایی برای فراوری محصولات کشاورزی و دامی را ایجاد کند.

از همه مهم‌تر سرمایه‌گذاری جدی در زیرساخت‌های گردشگری و تبدیل پتانسیل‌های طبیعی به منابع درآمدزایی پایدار برای جامعه محلی بسیار سودآور است و می‌تواند یک موتور محرک خوب داخلی باشد.

حمایت از کسب‌وکارهای کوچک و تعاونی‌های محلی

باید به این مسئله نیز اشاره کنیم که این آمار، یک هشدار جدی است. این شکاف تنها درباره «پس‌انداز» نیست، درباره «عدالت توسعه‌های» و «فرصت‌های نابرابر» است. تا زمانی که استان‌هایی مانند کهگیلویه و بویراحمد نتوانند در اقتصاد ملی نقش‌آفرین باشند، این چرخه معیوب تداوم خواهد داشت.

انتهای خبر/

نظرات کاربران

شبکه اطلاع رسانی دانا
قلم_گزینشی