
روز ۱۵ مهر ماه به نام «روز ملی روستا و عشایر» نامگذاری شده است؛ روزی برای تجلیل از مردمانی سادهزیست، زحمتکش و شجاع که شبانهروز برای چرخیدن چرخ تولید کشور تلاش میکنند. از تولید محصولات دامی و باغی گرفته تا کارگاههای خانگی و صنایع دستی، این مردمان نقش مهمی در تأمین نیازهای بازارهای ملی و حتی بینالمللی دارند.
جامعهای با سبک زندگی منحصر بهفرد
جامعه روستایی و عشایری یکی از خاصترین سبکهای زندگی را در کشور دارند. بهویژه عشایر که با کوچنشینی و تولیدات خود، بخش قابل توجهی از نیازهای جامعه را پوشش میدهند. با این حال، این دو قشر همچنان نیازمند حمایتهای بیشتر و توجه جدیتر هستند.
آمارهای استان کهگیلویه و بویراحمد
استاندار کهگیلویه و بویراحمد صبح امروز در برنامهای از شبکه استانی دنا اعلام کرد: جامعه عشایری استان شامل ۱۱٬۲۰۰ خانوار با حدود ۷۱٬۰۰۰ نفر جمعیت است.
۵۴٪ گوشت، ۳۵٪ صنایع دستی و ۲۰٪ محصولات کشاورزی استان توسط این جامعه تولید میشود.
از ۲٬۷۰۰٬۰۰۰ رأس دام استان، ۱٬۲۰۰٬۰۰۰ رأس متعلق به عشایر است.
در این استان ۷۴۰ روستا بالای ۲۰ خانوار و حدود ۹۰۰ روستا زیر ۲۰ خانوار وجود دارد که توسعه زیرساختی در آنها در حال پیگیری است.
نقش بانوان روستایی و عشایری
نقش بانوان در این جوامع بسیار پررنگ است. زنانی که از سپیدهدم پا به پای همسرانشان برای تأمین معاش خانواده تلاش میکنند؛ هم وظیفه مادری را بهجا میآورند و هم مردانه در میدان تولید و فعالیت حضور دارند.
میراثی از دستبافتهای اصیل
استان کهگیلویه و بویراحمد از جمله مناطقیست که بخش زیادی از مردم آن ریشه عشایری دارند و به این پیشینه افتخار میکنند. در گذشته، مردم برای امرار معاش به تولید دستبافتهای محلی روی میآوردند—از تهیه بند با پشم گوسفندان تا رنگرزی و تبدیل آن به گلیم، جاجیم، گبه و دیگر بافتههای زیبا.
هرچند هنوز هم در برخی مغازهها این محصولات دیده میشوند، اما آنگونه که باید به آنها بها داده نشده است. دستبافتهای زنان و مردان این استان هنوز جایگاه شایستهای در سطح ملی ندارند.
نشانهای از اصالت در خانهها
در خانه بسیاری از مردم استان گر پر از مبل و وسایل لوکس باشد—در گوشهای نشانهای از اصالتشان دیده میشود. این علاقه نشاندهنده پیوند عمیق مردم با فرهنگ و هنر بومیشان است.
ظرفیتهای مغفولمانده
در این شهر بازارچهای خاص برای فروش دستبافتها وجود ندارد، اما در نرمافزارهایی مانند دیوار میتوان آنها را یافت. این استان ظرفیت بینظیری در حوزه صنایع دستی دارد، اما متأسفانه آنطور که باید دیده نشده است.
در گوشهوکنار این سرزمین، هنوز زنانی با دستان پینهبسته و چشمانی سرشار از عشق، دار قالی را مینوازند و نقش زندگی را بر تار و پود میتنند. هنوز عشایر در دل کوه و دشت، با کمترین امکانات، هنری میآفرینند که نهتنها نشان فرهنگ ما بلکه میراثی جهانی است. اما افسوس که این میراث، در هیاهوی سیاست و شعارهای کوتاهمدت، به دست فراموشی سپرده شده است.
مسئولانی که باید پاسدار فرهنگ و اقتصاد محلی باشند، سالهاست تنها در مناسبتها از «حمایت از صنایعدستی» سخن میگویند، اما در عمل هیچ سازوکاری برای حفظ و تقویت آن نمیسازند. دستبافتهای روستایی و عشایری ما امروز در رقابت ناعادلانه با کالاهای کارخانهای و وارداتی، بیپناه ماندهاند. نه بیمهای برای بافندگان وجود دارد، نه تسهیلاتی برای خرید مواد اولیه، و نه بازاری مطمئن برای فروش محصولاتشان.
آیا سزاوار است هنری که قرنها با هویت ایرانی گره خورده، به این سادگی قربانی بیبرنامگی شود؟ مسئولان فرهنگی و اقتصادی، به جای شعار دادن، باید بپذیرند که احیای این هنرها فقط با حضور در نمایشگاهها و عکس یادگاری ممکن نیست؛ بلکه نیازمند سیاستهای حمایتی پایدار، آموزش نسل جدید، و ایجاد بازارهای واقعی است.
وقتی زن روستایی یا عشایری میبیند زحمت چندماههاش به قیمتی ناچیز خریده میشود، انگیزهای برای ادامه نمیماند. این یعنی خاموش شدن چراغ خلاقیت، از میان رفتن شغلهای محلی، و در نهایت، تهی شدن روستاها از فرهنگ و معنا.
مسئولان اگر واقعاً دغدغه «تولید ملی» و «حفظ میراث فرهنگی» دارند، باید از اتاقهای اداری بیرون بیایند و صدای بافندگان را بشنوند؛ همانهایی که بدون ادعا، اما با ایمان و مهارت، پرچم فرهنگ ایرانی را زنده نگه داشتهاند.
بیتوجهی امروز به دستبافتهای روستایی، فردا به قیمت از دست دادن بخشی از هویت ملی تمام خواهد شد.
پیوندها
[1] http://www.chaharfasl.ir/node/136951
[2] http://www.chaharfasl.ir/tags/%D8%B5%D8%A8%D8%AD-%D8%B2%D8%A7%DA%AF%D8%B1%D8%B3%D8%8C-%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D9%88%D8%AC%D8%8C-%D8%B5%D9%86%D8%A7%DB%8C%D8%B9-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D8%8C-%DA%A9%D9%87%DA%AF%DB%8C%D9%84%D9%88%DB%8C%D9%87-%D9%88-%D8%A8%D9%88%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%8C-%D8%B9%D8%B4%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%8C-%D8%B1%D9%88%D8%B3%D8%AA%D8%A7